در نیکی تکبری یافت می شود که خود را همچون شرارت می نماید. والا چیست؟ روح والا بر خویشتن ارج می گذارد واپسین تردید: انکار کننده تصادف: چه چیز را بر دیگران میپسندی؟ چه چیز از نگاه تو انسانی ترین است؟شرم را از کسی زدودن خواب دیدن: اندیشمند: دروغ گفتنت تکانم نداد ، بلکه این است که دیگر تورا باور ندارم. خودپسندی دیگران تنها هنگامی خوشایندمان نیست که خلاف خودپسندی ما باشد. #نیچه بسیار سخن گفتن از خویش، بسا راهی برای پنهان داشتن خویش است. #نیچه آدمی بی شک با دهان دروغ می بافد ، اما با حرکاتی که به لب می دهد ، حقیقت را باز می گوید. آنچه از سر عشق رخ می دهد همواره فراسوی نیک و بد انجام میگیرد. آن که با هیولاها می ستیزد ، باید که خود در این میانه هیولا نشود. اگر دیری در مغاکی چشم بدوزی ، آن مغاک نیز در تو چشم می دوزد. #نیچه نجیبانه ترین سخنی که شنیده ام: در عشق راستین، روح، تن را در آغوش می گیرد. #نیچه یگانه چیزی که وضعیت ِ تو را ممکن است بهتر کند، همان طور که افکار و تصورات اشیائ در نفس منتظم و مرتبط شده اند احوال بدن یا صور خیالی اشیائ نیز درست به همان صورت در بدن انتظام و ارتباط یافته اند. من از قدرت عقل سخن خواهم گفت و نشان خواهم داد که عقل چه قدرتی بر عواطف دارد ودرباره ازادی نفس یا سعادت سخن خواهم گفت و به این ترتیب خواهیم دید که شخص دانا تا چه اندازه از نادان نیرومند تر است. من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی‌کند. نه ابرو درهم می‌کشد نه لبخندش ترفند تجاوز به حق نان و سایه‌بان دیگران است. من یک لر ِ بلوچ ِ کردِ فارسم، یک فارس‌زبان ترک، یک افریقایی اروپایی استرالیایی امریکایی ِ آسیایی‌ام، یک سیاه‌پوستِ زردپوستِ سرخ‌پوستِ سفیدم که نه تنها با خودم و دیگران کمترین مشکلی ندارم بلکه بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس می‌کنم. اگر که بیهده زیباست شب از صدها پله باید فراز آیم. باید فراز آیم و فریاد هایتان را بشنوم چه سختی تو! مگر از سنگیم ما! باید بر آیم بر صدها پله و هیچکس نمی خواهد پله ای باشد حتی اگر چشمه ای باشم و بخروشم و مرحم بخشم هیچکس مرحمی بر این چشمه نیست من از کدامین تبارم؟بسان اخگر می گدازم و خود را می بلعم نور می شود هر آنچه بدان دست می سایم و ذغال هر آنچه بر جای می نهم بسان دریا می خرامم و می پیچم قدیس می شود هر آنکه اورا در آغوش میگیرم من از کدامین تبارم که اینچنین در ژرفا فرو میروم و تنها میشوم؟ خوبی کردن به دیگران یک وظیفه نیست لذت است. بخاطر آنکه برای ما سلامت و نشاط فزونی دارد. این ناراحت کننده نیست که تو به قبر بری بدون اینکه شگفت زده بشی چرا زندگی کردی؟ چه کسی با این اندیشه از تختش بیرون نمیاد و مشتاق جستجو و کشف کردن در دنیا نمی شود و اینکه قسمتی از آن است شاد نمی شود؟ خودآگاه و ناخودآگاه در مورد غرایز صدق نمی کند. غریزه هرگز نمی تواند اُبژه ی خوداگاهی باشد_ فقط ایده ی نمایاننده ی غریزه است که می تواند به خودآگاهی در آید. به علاوه، حتی در ناخودآگاه، غریزه را جز به وسیله ی ایده نمی توان باز نمود. اگر غریزه خود را به ایده ای متصل نسازد یا به شکل حالتی عاطفی نمودار نشود، نمی توانیم حتی ذرّه ای از آن را بشناسیم.
پس سر آخر ، حقایق بشر کدامند؟ آنها لغزش های انکار ناپذیر بشرند.
هیچ پیروزمندی ، تصادف را باور ندارند.
امیدهایم را
آدمی یا هیچ خواب نمی بیند و یا خوابی دلپذیر میبیند. آدمی باید بیاموزد به همین گونه نیز بیدار شود ، یا اصلا بیدار نشود یا بیداری اش دلپذیر باشد.
او اندیشمند است ، یعنی اینکه می داند چگونه چیزها را ساده تر از آنچه هست بینگارد.
این قوی ترین یا باهوش ترین گونه ها نیستند که بقا می یابند، بلکه موجودی باقی می‌ماند که بیشتر از همه به تغییر واکنش نشان می دهد.
- چارلز داروین -
تغییری درونی ست .
تو سكوت ِ لابه‌لاي ِ حرف‌هاي ِ مني
از حرف‌هايم
آنچه نمي‌گويم
تويي...
من انسانی هستم میان انسان‌های دیگر بر سیارهٔ مقدس زمین، که بدون حضور دیگران معنایی ندارم. ترجیح می‌دهم شعر شیپور باشد، نه لالایی.
#شاملو
برای چه زیباست
شب
برای که زیباست؟ ــ
شب و
رودِ بی‌انحنای ستارگان
که سرد می‌گذرد.
و سوگوارانِ درازگیسو
بر دو جانبِ رود
یادآوردِ کدام خاطره را
با قصیده‌ی نفس‌گیرِ غوکان
تعزیتی می‌کنند
به هنگامی که هر سپیده
به صدای هم‌آوازِ دوازده گلوله
سوراخ
می‌شود؟
□
اگر که بیهده زیباست شب
برای که زیباست شب
برای چه زیباست؟
#زادروز #زرتشت #zartosht #zaroaster #zarathushtra
من احساس افسردگی نمی کنم من به وجد امده ام.
فروید
| de$ bY : Mr.skUll |
