بعضي آدم ها را نميشود داشت بعضي آدم ها اصلا براي اين نيستند که براي تو باشند يا تو براي آن ها ! آن هم نه دوست داشتن معمولي نه حتي عشق ! این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم من و تو هر دو توو اسارتیم ، من اسیرِ یه سر تو اسیرِ یه دست من و تو هر دو بدون تصمیم ، من و تو هر دو حاظرِ تقدیر دِل به من نبند من یه روزی توو بادم ، یه روز زیرِ شونه ــَم یه روزی آزادم تقدیرم این بود نگاهم کنی ، هِی بلند شم و تو کوتاهم کنی کُندی نکن کارِ تو بریدنه ، نترس کارِ من دوباره رویینده آخ آزادی بی تضمینی هیچ کس هیچ جا منتظرمان نیست من به دنبال تو می آیم و تو گم می شوی و پیدا نمی شوی به کدامین سو باید بروم و یا کدامین سیاره ها را بگردم در کدامین زمان قرار ملاقات ما است تورا در این دنیای درندشت کجا بجویم بگوی میای لعنتی، بگو میای، بگو میای And time seemed to say در شب کوچک من ، افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست گوش کن وزش ظلمت را می شنوی ؟ من غریبانه به این خوشبختی می نگرم من به نومیدی خود معتادم گوش کن وزش ظلمت را می شنوی؟ در شب اکنون چیزی می گذرد ماه سرخست و مشوش و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است ابرها، همچون انبوه عزاداران لحظهء باریدن را گوئی منتظرند لحظه ای و پس از آن،هیج پشت این پنجره شب دارد می لرزد و زمین دارد باز می ماند از چرخش پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و تست ای سراپایت سبز دستهایت را چون خاطره ای سوزان، در دستان عاشق من بگذار و لبانت را چون حسی گرم از هستی به نوازش لبهای عاشق من بسپار باد ما را با خود خواهد برد باد ما را با خود خواهد برد من تورا دیدم و آرام به خاک افتادم و از آن روز که در بند توام آزادم دست بیار به سمتم از کل دنیا دست می کشم Don't you know yet? It is your light that lights the world. ~ Rumi آنکه در شناخت ِ خود در خطاست، هرگز بزرگ نیست. من نهاد انسان ها را خوب می دانم عده ای عادی زندگی می کنند و عده ای خود را آس و خاص می پندارند عده ای زندگی روی باور رو ترجیح می دهند و عده ای عشق و خانواده را و تعدادی نیز همه را پوچ می بینند من تبار انسان ها را خوب می دانم اینکه از میمون ها تکامل یافته اند و فکر می کنند در قله تکامل قرار دارند ولی حادثه ای کوچک زندگیشان به پایان می رسد من تبار و نهاد انسان ها را خوب می دانم اما نمی دانم خود کی هستم براستی من به کجا تعلق دارم؟ به کدامین جهان؟ " ما ز کان جهانی دگریم " "In all chaos there is a cosmos, in all disorder a secret order." زیباترین چیز برای انسان زندگی است. زندگی فقط یکبار به او داده میشود، پس باید آن را چنان گذراند که سالهای به هدررفته عمر، موجب عذابی دردناک نگردد و بر پیشانی داغ رسوایی نزند و تا به هنگام بدرود زندگی بتوانیم بگوییم که همه اوقاتم صرف زیباترین چیزهای جهان، صرف مبارزه در راه رهایی بشریت بوده است. چون تصادف یا حادثهای تراژیک میتواند رشته آن را بگسلد. کارل مارکس و چه اندازه دوريــــم از آنان كه دوســــت می داريم در لحظـه ای كه به نظـــر می رسد با دراز كردن دستـــــــی می تـوان نگاهشـــــان داشـت ... ****************************** روییدم فراتر از انسان و حیوان گویی کسی نیست با من سخت گوید تنها و برفراز روییدم در انتظارم به انتظار چه؟ به نزد ابرها نشسته نخستین آذرخش را در انتظارم آری من می دانم از کدامین تبارم سیری ناپذیر به سان اخگر می گدازم و خود را می بلعم نور می شود هرآنچه بدان دست می سایم و ذغال هر آنچه بر جای می نهم به یقین اخگرم! دست بیار به سمتم از کل دنیا دست می کشم با من قدم بزن من هوای تورو نفس می کشم دکستر: واقعا حیفه که بعضی آدما فقط یه بار میتونن بمیرن چرا غمگین به نظر میرسی؟ چونکه تو با کلمات با من حرف میزنی و من با احساساتم به تو نگاه میکنم. مارتی: بنظر تو یک مرد میتونه همزمان عاشق دو تا زن باشه؟ " true detective " ناتالی : چـــه جـــوری تـــا حـــالا حـــتی بـــه ذهنتـــم نـــرسیده کـــه up in the air کسی که در چنبره ای فلسفی گرفتار می شود، همانند کسی ست که در بر عکس همه ی آدما که فکر میکنن آدم عاشق میشه تا تنهاییاش رو پر کنه؛ "Everyone Saya I Love You" تارس: قانون سوم نیوتون میگه برای اینکه بخوای به چیزی برسی
فقط ميشود يک جور خاصي دوستشان داشت !
اصلا به آخرش فکر نمي کني
آنها براي اينند که دوستشان بداري
در کنج دلت تا ابد یه جور خاص دوست داشته خواهند شد
"Forget the world and all its weight"
Here I just wanna stay
Amazing day, amazing day
با من قدم بزن من هوای تورو نفس می کشم
.......................................
"ویتگنشتاین"
از کتاب:
"فرهنگ و ارزش"
- Carl Jung
مارسل پروست (Marcel Proust) / در جستجوی زمان از دست رفته
ژان پل بلموندو و آنا کارینا در فیلم پیرو خله ژان لوک گدار
کوهل: بنظر من مردها کلا قابلیت عاشق شدن ندارن.
بـــا کســـی بـــخوای اینـــده ای داشتـــه باشـــی ؟!
رایان : ســـاده ست اون لــحظه رو مـیشناسی کـه تـو چشـم یـکی نـگاه میکنــی و احسـاس میکنـی اونـم به روحـت خیـره شـده و هـمه ی دنـیا یـه لحظـه سـاکت و اروم میشـه ؟
ناتالی : اره
رایان : خـــوب من نداشتمـــش !
اتاقی محبوس است و نمی داند چگونه از آنجا خلاصی یابد.او پنجره را امتحان
می کند، اما بسیار بلند است، به دودکش متوسل می شود، اما بسیار باریک
است. در حالیکه اگر برگردد، می بیند که در، همیشه باز است!
...................................
"ویتگنشتاین"
از کتاب: "خاطراتی از ویتگنشتاین"
من فکر میکنم آدما عاشق میشن تا تنهاییشون رو بزرگتر کنن!
باید از یه چیزی دل بکنی.
de$ bY : Mr.skUll |