∞Wonderland∞
پساساختارگرایی یا همان پست مدرنیسم بیشتر از کار فردریش نیچه، مارتین هایدگر و لودویک ویتگنشتاین تاثیر پذیرفته بود. این نظریه از موضع ضد دکارتی و ضد اومانیستی ساختارگرایی بهره مند شده بود، اما آنچه از پساساختارگرایی مفهوم می شود این است که تیشه به ریشۀ انگاره های «حقیقت» و عینیت علمی می زند. در حالی که ساختارگرایی، علم نشانه ها (و علمی اجتماعی) را مد نظر قرار می دهد، پساساختارگرایی می خواهد خود را به نسبی گرایی مفهومی یا شناخت شناسانه متعهد کند.
نظرات شما عزیزان:
پاتریک برت، «نظریه های جامعه شناسی در قرن بیستم»
de$ bY : Mr.skUll |