∞Wonderland∞
به حافظ همه ی آن ها که گفتم هستی و هیچ برگردان شعر از دکتر هوشنگ طالع.
نظرات شما عزیزان:
می خانه ای که پی افکنده ای
رفیع تر است از هر خانه ای
و شرابی که در آن انداخته ای
نتواند نوشیدن، جهانی
مرغی که ققنوس بود، روزی و روزگاری
کنون، میهمان خانه تست
زاد، روزی « کوهی » که « موشی » و آن
گمان و گوییا، آن هم خود تست
تو، هم می خانه ای،
و هم، جام شراب
تو ققنوسی،
تو کوهی و تو موش
تو در خود می شوی، ور جاودانه
ز خود سر می زنی، هر دم، هماره
ها ز تو در فکرت آیند « بلندا »
را همه تو روشنایی « ژرفا » که
تو هستی، مایه ی مستی مستان
چرا و بهر چیست
ترا، جام و شرابی؟
de$ bY : Mr.skUll |