∞Wonderland∞
وقتی شنیدم که سرطان داشتم،بُهت زده نشدم.اما بُهتم از آن بود که آدم در اتاقی که درش قفل است و به درون باز می شود،"زندانی"
نظرات شما عزیزان:
شنیدم که می توان برای این بیماری، کاری کرد زیرا من هیچ میلی
به زنده ماندن ندارم.
خواهد ماند؛ تا وقتی که به فکرش نرسد که در را به جای آن که
فشارش دهد، بکشد .
de$ bY : Mr.skUll |